پیشینه ومبانی نظری تحقیق تحلیل محتوا
تحلیل محتوا
تحلیل محتوا از تکنیکهای مربوط به روش اسنادی در پژوهش علوم اجتماعی میباشد . روش اسنادی به کلیه متدهایی گفته می شود که در آن ها هدف پژوهش با مطالعه ، تحلیل و بررسی اسناد و متون برآورده میشود .
چنانچه از نام تحلیل محتوا پیداست ، این تکنیک به تحلیل و آنالیز محتوا می پردازد و می کوشد با استفاده از تحلیل دادههایی را در مورد متن استخراج کند . با این حال آنچه تحت نام تحلیل محتوا نامیده شده است ، گونه خاصی از تحلیل است که با شیوه های دیگری که می کوشند یافتههایی را از متن استخراج کنند ، تفاوت دارد . هیژمن 8 نوع تحلیل محتوا را شناسایی کرده و توضیح داده است ، که عبارتند از : تحلیل معانی بیان ، تحلیل اسطوره و روایت ، تحلیل گفتمان ، تحلیل ساختاری یا نشانه شناختی ، تحلیل تفسیری ، تحلیل محاوره ، تحلیل انتقادی و تحلیل نرماتیو .
گاهی اوقات این گونه های تحلیل محتوا تحت عنوان تحلیل محتوای کیفی به کار میروند ، به این معنی که می خواهیم آنچه که در محتوای موضوعاتی در متن قرار گرفته است با دیدگاه و بررسی های علمی و سابقه دیرینه و تحلیل و تفسیر ما بعنوان پژوهشگر چگونه است .
2 - 7 تعریف تحلیل محتوا
از تحلیل محتوا تعاریف گوناگونی به عمل آمده که بخشی از اختلاف به تاریخچه این تکنیک و روند تکاملی آن بر می گردد و بخشی دیگر از آن مربوط به تفاوت در حوزه گسترده این تکنیک است .
کریپندورف تحلیل محتوا را تکنیکی پژوهشی معرفی می کند که به منظور استنباط تکرارپذیر و معتبر از داده ها در مورد متن آنها بکار می رود ( کریپندروف ، 1378 : 25 ). او هدف این تحلیل را همانند سایر تکنیک های پژوهشی فراهم آوردن شناخت ، بینشی نو ، تصویر واقعیت و راهنمای عمل می داند .
برلسون - از پیشگامان تحلیل محتوا - این تکنیک را « پژوهشی برای توصیف عینی ، سیستماتیک و کمی محتوای آشکار پیام » معرفی می کند ( 1959 ، 18 ، به نقل از کریپندورف ، 1378 ، 26 ) .
در تعریفی دیگر تحلیل محتوا تکنیکی پژوهشی دانسته شده که برای استنباطهایی برحسب شناسایی نظام روز و عینی ویژگیهای خاصی در یک متن بکار می رود .
لورنس باردن نیز به نقل از لانذری می نویسد :
« تحلیل محتوا فنی است که توصیف های ذهنی و تخمینی را تلطیف و تصفیه می کند و ماهیت و قدرت نسبی محرک هایی را که به شخص داده می شود ، به صورت عینی آشکار می سازد ( باردن ، 1374 ، 35 ) .
دانیل رایف تحلیل محتوا را بطور خلاصه چنین تعریف می کند :
« قراردادن قاعده و محتوای ارتباطات در طبقات ( مقوله های ) خاص براساس قواعد ، و تحلیل روابط بین آن مقوله ها با استفاه از آزمون های آماری » ( رایف ، 1381 ، 4 ) .